إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

سایت رسمی جماعت دعوت و اصلاح

  • 3ـ3. ایمان و شکاکیت:

    تبیین رابطه‌ی میان «ایمان» و «شکاکیت» از مسائل مهم در عرصه‌ی علم کلام جدید به شمار می‌‌آید. اگر بنیان عقلانیت جدید نوعی « شکاکیت » تلقّی شود، دینداران خردورز لاجرم باید نسبت میان ایمان دینی خود را با این عقلانیت مبتنی بر شکاکیت معلوم دارند.
    آیا شکاکیت مخلّ ایمان دینی است؟ آیا مؤمنان می‌توانند ایمان خود را در کنار عقلانیتی بدون یقین به نحو سازگار محفوظ نگه دارند؟ به بیان دیگر، آیا مؤمنان می‌توانند بدون دست کشیدن از ایمان دینی خود، عقلانیت جدید را به طور کامل بپذیرند و بدان ملتزم باشند؟ آیا شکاکیت می‌تواند به نوعی در خدمت ایمان دینی در آید؟ پاسخ به این قبیل پرسشها در گرو شناخت مفاهیم شکاکیت، ایمان و رابطه‌ی ایمان با دستگاه اعتقادات دینی است.

  • 1. مقدمه

    ایمان را می‌توان از نابترین و نادرترین مقولاتی دانست که حیات دیرپای انسانی فراچنگ آورده است. تولستوی که « روح بزرگ روسیه » لقب گرفته است با حسرتی سوزناک گفته بود : « نجات نژاد بشر در گرو ایمانی شورمند به معجزه‌ عشق و قدرت بی‌پایان امید است. »
    تکرار مفهوم ایمان در ادبیات دینی ادیان وحیانی، به آن جایگاهی بس رفیع و ممتاز بخشیده و آن را در مرکز هسته‌ سخت تعالیمش قرار می‌دهد.